تنها دو بار زندگی می کنیم!

تنها دوبار زندگی می کنیم- بهنام بهزادی

اگه دلتون یه فیلم متفاوت می خواد پیشنهاد می کنم  به سینما برید و تنها دوبار زندگی می کنیم رو ببینید،بس که در سینمای ایران تصویر خونه های اعیانی،ماشین های خارجی وخانم ها و آقایون شیک، با لباسهای آنچنانی دیدیم،بس که فیلمهای بی سروته دیدیم دلمون لک زده بود بره یه فیلم متفاوت،یه فیلم خاص یه فیلمی که زندگی آدمهای دورو برمون رو همونطور که هست نشون بده،تنها دوبار زندگی می کنیم روایت زندگی دانشجوی اخراجی پزشکی اوایل انقلابه که الان راننده مینی بوسه،مردی تنها و افسرده که کسالت زندگی ، فکر خودکشی رو تو سرش انداخته،خودکشی در روز تولدش،اما قبل ازخودکشی مرد تنهای قصه ما که اسمش سیامکه میخواد یه سری کارهای ناتموم رو تموم کنه،باید وصیت کنه،با آدمهایی که فکر می کنه در اخراجش نقش داشتن تسویه حساب کنه و عشق قدیمیشو که الان خانم دکتر شده پیدا کنه ،تا فقط بهش بگه اون روزا عاشقش بوده،به قول خودش نگفتن این عشق براش سخت تر از نرسیدن بوده،صبر کنید صبر کنید زود قضاوت نکنید! تا اینجا قصه یه داستان معمولیه اما خبر ندارین یه شاهزاده خانم وارد زندگی این مرد میشه،شاهزاده خانمی که به نظر زیادی سرخوشه و کارهای عجیب غریب می کنه،اما وقتی وارد زندگیش میشید،می فهمید که این شاهزاده خانم....................صدای بارونی که در بسیاری از جاهای فیلم به گوش میرسه فوق العادس،و صحنه ای که سیامک در مینی بوسش به دختر ناز قصه میگه:شب میای خونه من؟!  وای وای وای و تصمیم شاهزاده خانم و..................بقیه قصه رو برید سینما ببینید ،نمی گم تا جذابیتش کم نشه!!!! من قصه های یه نویسنده فرانسوی به اسم کریستین بوبن رو خیلی دوست دارم این فیلم منو به یاد دنیای قصه های بوبن انداخت،دنیای دیوانه خاص زندگی!

یه توضیح کوچولو هم درباره پردیس سینمایی ملت بدم،من دیشب واقعا تاسف خوردم برای این مجموعه عظیم سینمایی و این سالنهای خالی سینما،من واقعا تاسف خوردم برای پله های برقی خالی ،آسان سرهای خالی،سالنهای خالی و حیف این همه انرژی که داره هدر میره،من متاسفم که برای فیلمی به این خاصی سینما خالیه ولی برای فیلم مزخرف اخراجی ها سالنها پر !!!!

مریم14 دی88

محاکمه در خیابان

محاکمه در خیابان-مسعود کیمیایی

مسعود کیمیایی از اون دست کارگردان هاایه که مدتهاست سنگ ناموس،غیرت و مضامینی از این دست رو به سینه میزنه ،مضامینی که در گذشته پررنگ تر بوده و امروزه کمرنگتر و یا بهتر است بگویم صورتی دیگر به خودگرفته است ! محاکمه در خیایان فیلمی است سیاه و سفید و به گونه ای کند،سرعت روایت داستان فیلم دست کم برای من کند و کسالت آور بود به گونه ای که تا حدودی خسته شده و دلم می خواست با دوست کنار دستی ام سخن بگویم.فیلم روایت  بسیار تلخی است از خیانت زنان به مردان و مردان به زنان!!! فیلمی گزنده که حالت را بهم می زند از زنانی که به راحتی آب خوردن خیانت کرده و با دروغ و اشک و آه زشتی  کارشان را لاپوشانی و سر شوهر فلک زده شان را شیره میمالند،آن هم از نوع شیره مرغوب!!! نمایشی از واقعیتهای زشت و کثیف جامعه، که بس گزنده  و تلخ است دل آدمی را چرکین می کند ،به گونه ای که تا چند روز وقتی به یادش می افتی بدت می آید از دنیا ! به هر حال به کسی توصیه نمی کنم،که برای دیدن این اثر به سینما برود،خودمان انقدر رنگ و وارنگ می بینیم و می شنویم که قصه مسعود کیمیایی برایمان چندان تازگی ندارد !!!!راستی در میان بازیگرها بازی شقایق فراهانی و پولاد کیمیایی به چشم می آید،دیگر خودتان می دانید،این شما و این محاکمه در خیابان!

مریم30آذر88

عاشقانه ای از حکیم نظامی

دیوانه میکند آدمی را این شعر سرشار از عاطفه و احساس حکیم نظامی!!! 

 

"خواجه کز مهر ناشکیب آمد...........با سهی سرو در عتیب آمد 

گفت: نام تو چیست؟گفتا: بخت........گفت: جایت کجاست؟گفتا: تخت 

گفت: اصل تو چیست؟گفتا: نور........گفت:چشم بد از تو؟گفتا: دور

گفت:پردت چه پرده؟گفتا: ساز..........گفت:شیوت چه شیوه؟گفتا: ناز

گفت: بوسه دهیم؟گفتا: شصت.....گفت:هان!!!وقت هست؟گفتا :هست

گفت:آیی به دست؟گفتا :زود........گفت: باد این مراد،گفتا: بود"