شمس تبریزی

مقالات شمس الدین محمد تبریزی-ویرایش متن-جعفر مدرس صادقی-نشر مرکز

 

" بدان که تعلم نیز حجاب بزرگ است.مردم در آن فرو می رود.گویی در چاهی یا خندقی فرو رفت و آنگاه به آخر پشیمان که داند او را به کاسه لیسی مشغول کردند تا از لوت باقی ابدی بماند.

 

" اگر به عرش روی هیچ سود نباشد و اگر بالای عرش روی و اگر زیر هفت طبقه زمین،هیچ سود نباشد، در دل می باید که باز شود." 

 

" معنی ولایت چه باشد؟آن که او را لشکرها باشد و شهرها و دیر ها؟ نه بل که ولایت آن باشد که او را ولایت باشد بر نفس خویشتن و بر احوال خویشتن و بر صفات خویشتن و بر کلام خویشتن و سکوت خویشتن و قهر در محل قهر و لطف در محل لطف و چون عارفان جبری آغاز نکند که من عاجزم ، او قادر است . نه می باید که تو قادر باشی بر همه صفات خود......" 

 

" در وعظ شیخ طعن زند که چه وعظ ؟ دو سه ترانه بالای منبر بگوید و کچولک کند.وعظ چرا خود را نمی گوید؟چرا فرزندانش را نمی گوید،تا -حاشا- چنین نکنند؟ و زنش را چرا نمی گوید ؟حاشا !

 

"قومی مقلد دلند،قومی مقلد صفا،قومی مقلد مصطفی،قومی مقلد خدا ، از خدا روایت کنند.قومی هم مقلد خدا نباشند. از خدا روایت نکنند. از خود گویند. "

ناز و نیاز

ناز و نیاز

گفتمش یارا مرا ناز می آید،نیازی هست؟  

 امشب از قلب نمورم ساز می آید،نیازی هست؟

گفتمش یارا مرا یاد تو امشب، برد از یادم،نیازی هست؟

  امشب از ناز خیالت رقص می آید مرا،آیا نیازی هست؟

گفتمش هستم نمودی،نیست بودم من،نیازی هست؟

  امشب از دروازه قلبت، بدیدم من بهشتم را، نیازی هست؟

گفتمش بیداری و خواب و خیالم،یاد توست،آیا نیازی هست؟

   امشب از فرط شعف، در حیرتم، آیا نیازی هست؟

گفتمش یارا دلدارا من نیم آن دختر مغرور وحشی،آیا نیازی هست؟

  امشب از اهلیت تو رام و بی تابم،نیازی هست؟

گفتمش یارا حجتی بنما مرا،آیا نیازی هست؟

  امشب از عطر طرب ،غرق شعف ،رام توام،حجتی بنما مرا،آیا نیازی هست؟

مریم 11 شهریور89

باران می آید!

آنجا باران می آید،اینجا در دل من غوغاست

آنجا زمین خیس می شود ،اینجا دل من نم کشیده است!!!

آنجا گاهی به تو سخت می گذرد ،اینجا قلبم فشرده می شود!

آنجا گاه گداری قدم میزنی تنها،اینجا من هم  قدم میزنم تنها

آنجا تو نفس میکشی عمیق،اینجا من تازه میشوم رفیق

اینجا دل من اسیر شده است، اسیر ، دل من پر می کشد چون سفیر

آنجا تو چون پرنده ای پرطنین،پر می کشی به سوی سرزمین!

 

مریم9 شهریور89