صد سال تنهایی

*با تعدادی از دوستان به تماشای اپرای عروسکی مکبث به کارگردانی بهروز غریب پور رفتیم،به زبان ایتالیایی بود!! صحنه پردازی و طراحی لباس بسیار جالب بود ! روحمان شاد گشت!  

 

*من گاهی دلم می گیرد، من گاهی خیال می کنم،دنیا می توانست جای بهتری باشد و زندگی مهرانگیز تر،آبی تر،صورتی تر!  

 

*اگر بخواهم پیشنهاد کتاب بدم،کتاب صدسال تنهایی اثر گابریل گارسیا مارکز رو که اخیرا خوندم بهتون پیشنهاد می کنم،کتاب کاملا متفاوته،اگه دلتون کتابی خاصی می خواد،اگه می خواهید با صدها سال تنهایی یک قوم آشنا شید،خوندن این کتاب سراسر عجیب رو از دست ندید،سبک کتاب رئالیسم جادوییه،این سبک نوعی نگارشه که مرز میان واقعیت و خیال از بین میرود،دیگر مرزی وجود ندارد و شما به خود می گویید آیا از ابتدا نیز مرزی وجود داشته است؟؟!!! این کتاب پر است از نماد،پر است از نشانه،به خوبی نشان می دهد،شکل گیری یک قوم را،زندگیشان را،روابطشان را با دنیا و با حکومتهاشان که با خودکامگی حتی تاریخ را تغییر میدهند!! اگر می خواهید با پیشداوری های ذهنی،یا با تکیه بر اصول خاصی این کتاب رو بخونید، خوندنشو بهتون پیشنهاد نمی کنم،برای خوندن این کتاب باید خودتونو رها کنید،رهای رها،آزاد آزاد، اونوقته که از خوندن این کتاب و سبک خاصش لذت میبرید.

 

مریم 21 خرداد89

نظرات 1 + ارسال نظر
باقری جمعه 21 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 06:33 ب.ظ http://haqiqat.mihanblog.com



شخصی از بهلول پرسید:
می توانی بگویی زندگی آدمیان مانند چیست ؟
بهلول جواب داد: زندگی مردم مانند نردبان دو طرفه است که از یک طرفش سن آنها بالا می رود و از طرف دیگر زندگی آنها پائین می آید .

باشد که زندگی و آداب بزرگان راه زندگی ما بنده گان حقیر گردد

گرشبی میهمان جانات کنند
گول نعمت را مخور مشغول صاحب خانه باش

عرض سلام و ادب واحترام به شما دوست بزرگوار

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد