باز هم بدون شرح!؟

* نوجوون که بودم،وقتی عصبانی میشدم،وقتی با مامان و بابا اختلاف نظر پیدا میکردم،درب رو به تخته میزدم،گاهی هم جیغ میزدم!ولی الان که مثلا خانمی شده ام!وقتی عصبانی میشم ،وقتی اختلاف نظر دارم و وقتی از بعضی کارهاشون ناراحت میشم.دیگه نمیتونم درب و تخته رو بهم بزنم!میرم تو اتاقم ،حرص میخورم،یه فیلم عاشقانه نگاه میکنم!! و شب هم تو رختخواب گریه میکنم!  

 

* با عموزاده رفته بودیم جایی ! هر کی میومد اونجا جفت بود،اگه هم تک بود،بعد از چند وقت پسر یا دختری بهش ملحق میشد،من و عموزاه کم کم از دیدن این همه جفت افسرده شدیم.عموزاده رو کرد به من و گفت:" ببین مریم همشون جفتن،اگر هم تنهان بعد از چند دقیقه دوست جوناشون بهشون ملحق میشن،خوش به حالشون!" منم که نمی خواستم خودمو از تک و تا بندازم با اعتماد به نفس بهش گفتم:" نه خیرم این دختر پسرایی که میبینی با هم دوست نیستن ، همشون خواهر برادرن!!!"  

 

* دیشب پیامک های  تلفن همراهمو نگاه می کردم،خودم خندم گرفت.به چند تا از پیامک هایی که فرستاده بودم توجه کنید: "بابا من رسیدم.مامان من رسیدم شرکت.خانم ....من رسیدم خونه ." حالا پیام هایی که دریافت کرده ام: "مریم به مامان زنگ بزن نگرانته! . مریم خونه ای؟. مریم اینترنتو قطع کن ، با مامان کار دارم میخوام به تلفن خونه زنگ بزنم!" آه آه.اینم از پیامک های تلفن همراه دختری که بعضی ها فکر میکنند سرش خیلی شلوغه!!!  

 

* برادر دوست دوست خواهرم میخواد ازدواج کنه.دوست خواهرم به خواهرم گفته بود:" به مریم بگید که عکسشو بده تا به این آقا نشون بدیم ،اگه از قیافه مریم خوشش اومد، قرار میذاره تا حضوری مریمو ببینه. " اولین عکس العمل من تعجب بود!!! قیافه همونقدر که مهمه،همونقدر هم مهم نیست . ولی مدتها بود ندیده بودم پسری اول عکسو ببینه بعد قرار اول رو برای ملاقات بذاره. برای من معمولا به این صورت بوده که برای آشنایی با پسری که می خواد همسر اختیار کنه ، بدون عکس و با اطلاعات اولیه ای که ازش دارم میبینمش ، و اگر جلسه اول از  هم خوشمون بیاد، این ملاقات به بار دوم و...کشیده میشه تا نهایت تصمیم بگیریم که به درد هم می خوریم یا خیر؟ و از اونجایی که این آقای محترم زیادی اعتماد به نفس داره و قبل از اولین دیدار عکس خواسته!!! من عکسمو فرستادم تا به آقا نشون بدن.اما در اقدامی تلافی جویانه، گفتم به اون آقا هم بگن که عکسشو بفرسته تا منم ببینم،اگر من خوشم اومد قرار اولو بذاریم!!! میدونم کار قشنگی نیست . چرا که ظاهر و شخصیت یه آدم از اون آدم کلیتی میسازه که تنها در ملاقات حضوری و تماس نزدیک میشه درکش کرد،و عکس گویا نیست ! ولی از اونجایی که این آقا اینطور خواسته منم تلافی جویانه این جوابو دادم.البته اگه کار به قرار حضوری برسه قطعا بهش میگم که این عکس دیدن دیگه چه صیغه ایه؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!! 

مریم 26 فروردین

نظرات 1 + ارسال نظر
iranpix پنج‌شنبه 27 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 11:55 ق.ظ http://iranpix.blogfa.com

با سلام
منم آپم
حتما سر بزن
کلی عکس از جومونگ و دوستاش گذاشتم . حتما بیای و ببینی
اگر خواستی بیای ببینی
کپی هم کنی عیبی نداره!!!
با ذکر منبع
موفق باشی

سلام.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد